یه دوستی داریم (دوست که نیست، آشناست. حالا هرچی!) با همهی دوست پسراش میره کنسرت محسن یگانه، با همهشون میره سرزمین عجایب یا هرجای دیگه. انگار آدمه اصلا مهم نیست یا فرقی نمیکنه. فقط همون جایی میره که دوست داره، همراهش هم فرقی نداره که کی باشه. بعد من از خودم میپرسم چطوری آخه؟؟! یعنی هر بار آدم قبلی رو، خاطراتش رو نمیبینه اونجا؟
پینوشت: بعد من میبینم نمیتونم به جز مردی که خیلی چیزها رو توی دلش میریخت با هیشکی دیگه برم پراگ. حتی دیگه خودم تنهایی هم نمیتونم.
پینوشت: بعد من میبینم نمیتونم به جز مردی که خیلی چیزها رو توی دلش میریخت با هیشکی دیگه برم پراگ. حتی دیگه خودم تنهایی هم نمیتونم.
وقتی حضور "مردی که خیلی چیزها رو توی دلش می ریخت" هنوز اینقدر پر رنگه، قاعدتا دم و بازدم هم آدم رو به یادش میندازه. دوست شما کمتر توی عمق میره و راحتتر هم بیرون میاد. اما هیچوقت زیبایی های انتهای یک رابطه رو نمی بینه. شما چیزی دارین که اون هنوز تجربه نکرده.
پاسخحذفمن هم نمی دونم ولی میدونم که آدما می تونن خیلی با هم فرق داشته باشن
پاسخحذفپراگ منو یاد میلان کوندرا میندازه و تصویری که از این شهر توی ذهنم تداعی میشه همیشه سیاه و سفیده شبیه این مثلا:
http://www.luminous-lint.com/app/image/4635109195755464235866/
واقعا شرمنده ام اینقدر دیر اومدم این جا ، یه مدت نبودم ، بعدش هم که داشتم کارهای انتقال دیتابیس رو به هاست شخصی انجام می دادم، یهوا دیر شد عرض ارادتمون ..
پاسخحذفخوبی ؟
-
تصدقت [گل]
آخ گفتی.
پاسخحذفآخ گفتی.
پاسخحذف