67.

سال‌ها قبل، بچه که بودم وقتی ناراحت می‌شدم از کسی یا چیزی، به نشانه‌ی قهر می‌رفتم و گوشه کمد چوبی خانه‌ی پدربزرگ، لای تشک‌ها مخفی می‌شدم. اما بعد از نیم‌ساعت وقتی کسی سراغم را نمی‌گرفت خودم بیرون می‌آمدم و وانمود می‌کردم که اتفاقی نیفتاده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر