نرم نزدیک: 12.

12.

نه من نه تو از عشق هیچ خیری ندیدیم.

۳ نظر:

Bingala۲ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۳:۴۳
thanks for the link. U r linked back.
پاسخ دادنحذف
پاسخ‌ها
تو۳ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۲۶
شاید باید خیرش را حس کرد...
شاید دیدنی نیست...
پاسخ دادنحذف
پاسخ‌ها
月光۹ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۳:۲۳
چند روز قبل توی تاکسی که نشسته بودم یه آهنگ داشت پخش میشد و من توجهی نداشتم تا اینکه به جاییش رسید که همینی که نوشتی رو خوند... یاد این پستت افتادم
پاسخ دادنحذف
پاسخ‌ها

نزدیکتـــــــــــــــر بیـا

شجاعت پیدا کردن مگر چقدر سخت است؟
شجاعت پیدا کردن مگر چقدر عجیب و غریب است؟
چرا دیگر هیچ کس شجاعت ندارد؟
چرا دیگر هیچ کس فکر نمی‌کند که باید تکانی به خودش بدهد
و یک شجاعت تکان خورده پیدا کند؟
چرا هیچ کس شجاعت ندارد تا در چشم‌های من طولانی طولانی زل بزند؟
چرا هیچ کس شجاعت ندارد آن طور که فکر می‌کند
و آن طور که قلبش فکر می‌کند زندگی کند
چرا هیچ کس نمی‌فهمد که من نصفه مانده‌ام
که من از همه‌ی چیزها نصفه مانده‌ام
که من از همه‌ی آدم ها نصفه مانده‌ام

چرا من دنبال کسی هستم که نصفه نباشد؟
چرا من دنبال آدم شجاعی هستم؟
چرا من دنبال آدم شجاعی هستم که هم جرات داشته باشد
در چشم‌های من زل بزند
و هم جرات داشته باشد یک دل سیر زندگی کند؟